باده غمگینان خورند ما ز می خوشدل تریم
رو به محبوسان غم ده ساقیا افیون خویش
خون ما بر غم حرام و خون غم بر ما حلال
هر غمی کو گرد ما گردید شد در خون خویش
*********
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جر سخن شمع و شکر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پر نقش و خیال
خیز از این خانه برو رخت ببند هیچ مگو
*********
در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد
روزها گر رفت،گو رو باک نیست
تو بمان ای آنکه چون تو پاک نیست