آیا منظوراز تاریخ ایران اقوام و مردمانی است که از سرآغازتاریخ تا کنون در مرزهای سیاسی ایران امروزی زیستهاند؟
یا تاریخ اقوام و مردمانی است که خود را به نحوی ایرانی میخوانند و در جغرافیایی که دربرگیرندهٔ ایران امروز و سرزمینهایی که از لحاظ تاریخی بخشی از ایران بزرگ (ایرانشهر) است زندگی کرده اند؟
دوستانی که به این مطلب نظر دادن
کنکور گذاشتی؟!
خب من فکر می کنم تاریخ ایران تاریخ کشور ایرانه با تمام اتفاقاتش و افرادی که بهش وارد شدن و یا ایرانی ها به کشورهای دیگه وارد شدند بنابراین گمونم مورد اول درست تر باشه
اما به هر حال استاد شمایی ما تو کار بزرگترها دخالت نمی کنیم هرچی شما بگی!!!
ابوالفضل نوشت:
کی رفتهای زدل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
غیبت نکردهای که شوم طالب حضور
پنهان نگشتهای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
بالای خود در آینهی چشم من ببین
تا با خبر زعالم بالا کنم تو را
مستانه کاش در حرم و دیر بگذری
تا قبلهگاه ممن و ترسا کنم تو را
خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم
خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را
جستار نوشت:
ها این که گفتی یعنی چه ؟
ایار نت نوشت:
هر دو
سپهر مینو نوشت:
من تصورمی کنم گزینه دوم به واقعیت نزدیک ترباشد
چون مرزهای جغرافیایی ما درطول تاریخ بسیارتغییر یافته و بزرگ وکوچک شده بنابراین ایرانی کسانی رانامید که از هزاران سال پیش درمحدوده ای که اکنون تنها بخشی از آن بجامانده می زیسته اند.......... که صد البته به علت تحاجمات بیشمار به این محدوده اقوامی دیگر نیز دراینجا ماندگار شدند
واین چنین است که اکنون مردم مادرشمار یکی ازناخالص ترین مردمان جهانند........ ودومورد اقوام دیرپا دراین که سابقه زیستی فراوان دارند می توان از کردها نام برد
برایت آرزوی موفقیت وبهروزی می نمایم
سلام
تو خبرها اومده بود که مسئولان میراث فرهنگی کشورمون بعد از ۲۸ سال به فکر افتادن که از برخی هنرمندان مثلا مشهور دنیا در هفته میراث فرهنگی برای بازدید از ایران دعوت بکنند.
گذشته از انتقادهایی که همواره به میراث فرهنگی به دلیل توجه نکردن به تبلیغات و فرهنگ سازی وارد بوده باید بگم که دست کم این یه کارش خوبه اگرچه تنها از بازیگران کشورهای شرق آسیا دعوت شده ولی امیدوارم که این آغاز راهی بشه برای این که چهره های مشهور جهان را برای دیدار از ایران دعوت کنن.
این می تونه آغاز خوبی برای گفت وگوی بین ملت هایی باشه که بعد از ۷ هزار سال هنوز هم ایران را نشناختن.
اینجاست که نقش باستان شناسی و داشتن گذشته ای کهن خیلی به چشم می آد
می دونید چرا؟
خوشحال می شم نظر شما را بدونم
سلام سال گذشته خاطرتون هست که در اعتراض به اقدام آمریکایی ها درپس ندادن الواح گلی ایرانیُیه موجی راه افتاد و متاسفانه خیلی هم زود فروکش کرد.
این را داشته باشین. حالا یکی از دوستان در وبلاگ خبری باستان شناس که آدرسش را در لینک ها می تونین ببینین در کاری بسیار شایسته اقدام به انتشار سند انتقال این الواح به آمریکا کرده اند. من به سهم خودم از ایشان خیلی متشکرم و با اجازشون می خواهم این سند را اینجا هم منتشر کنم.خواهش می کنم شما هم با دادن نظر و انتشار بیشتر اون بار دیگه اعتراض ملی خودتون را به گوش جهانیان برسونید.
مشخصات مرجع: اسناد هیات های باستانشناسی در ایران (1254 - 1345 ش) . - تهران : سازمان اسناد ملی ایران ، پژوهشکده اسناد ، 1380 . سند شماره 200
متن سند : 1) الواح گلی که دارای خط میخی است و تعداد آنها سیهزار است باید زودتر به آمریکا فرستاده شود که پاک نمایند و بپزند. اگر به این حال بماند فاسد و ضایع خواهد شد. دو سال هم وقت لازم است برای این که الواح را تمیز و آماده کنند. پس از آن مدت مدیدی مهلت می خواهد تا خطوط را که به زبان علامیت نوشته شده، کشف نمایند. انجام این منظور فقط در خارجه میسر است. تهیه لوازم کار در ایران و استخدام متخصصین مستلزم مخارج فوقالعاده و غیرعملی است. پرفسور انتظار دارد که بعد از اتمام کار سهمیه دولت ایران مطابق قانون حفریات به ایران فرستاده شود و باقی را برای موزههای آمریکا نگاه دارند. در این باب شرحی به وزارت معارف نوشته جواب صریح ندادهاند.
2) همچنین مقداری (تقریباً شش هزار عدد) آجر است که دارای نقوش الوان و اسباب زینت عمارات تخت جمشید بوده اینها را نیز مقتضی است به امریکا ببرند که مطابق اصول علمی موجبات بقای آن فراهم و سهمیه طرفین معین شود.
3) پرفسور از طول و تفصیل مراسم ورود اشیا و معطلی زیاد آلات و ادوات که طرف احتیاج او است از قبیل دواها و مواد شیمیایی و لوازم عکسبرداری و کاغذ نقاشی و ماشینهای یدکی و غیره در گمرک بوشهر شکایت دارد. مشاهده میشود که به واسطه تأخیر در ارسال این اجناس و باز کردن صندوقها و عدم مراقبت در بستن آنها از طرف گمرک زحمت و ضرر زیاد تولید میشود. تقاضا دارد دولت تسهیلات مخصوص در این مواقع قایل و دستور دهند لوازم کار او بلاتأخیر به دسترسش گذارده شود. 4) مطبوعاتی را که شیکاگو برای پرفسور فرستاده بودند یک سال در بوشهر نگاهداشته و بالاخره به آمریکا پس فرستادند، به او نرسید.
5) آقای پرفسور هرتسفلد از دارالعلم و موزه کایزر فریدریخ میوزیوم برلن اجازه مرخصی مجدد گرفته، حقوق خود را کمافیالسابق دریافت مینماید. برای اینکه مدد معاشی ضمیمه این مقرری شده باشد از طرف وزارت خارجه آلمان مقام و حقوق اَتاشهگی را از آقای هرتسفلد سلب نماید. از آنجا که پرفسور ( به قرار اظهار خودش ) وجهی از موسسه آمریکایی دریافت نمی کند و میل دارد آزادی و استقلال خود را حفظ نماید، انتظار دارد از طرف وزارت جلیله ایران در این بابت اشکال نشود.
6) آثار قصور داریوش در همدان پیدا شده در محله مالفروشها، مقتضی است قدغن شود در آن قسمت از شهر دیگر خانه نسازند.
7) در باب برداشتن عکس آثار تخت جمشید گفتگو خیلی شده، بالاخره با موافقت نظر وزارت معارف این طور قطع شد که سیاحان و مسافرین میتوانند برای منظور شخصی عکس بردارند. اما کسانی که مقصود تجارتی دارند یا اینکه قصدشان انتشار عکس در جراید است باید به مؤسسه امریکایی و به هیأت اعزامی مراجعه نمایند. عکسهای اعلی فراوان از آثار قدیم و جدید برداشته و موجود دارند.
تاریخ شمسی : 1313